به گزارش شهرآرانیوز، خرداد سال ۶۳ بود که جمعی از ورزشکاران رشته دوومیدانی خراسان از ورود به ورزشگاه تختی منع شدند و همین موجب مکدرشدن خاطرشان شد. بعد از این اتفاق بود که گروهی از این ورزشکاران و مربیان در نامهای به این مسئله واکنش نشان دادند. مجله دنیای ورزش ۲۶ خرداد ۱۳۶۳ این نامه را منتشر کرد. در ادامه بخشهایی از این نامه را از نظر میگذرانید:
از ابتدای سال ۱۳۶۳ درب ورزشگاه تختی مشهد به روی ورزشکاران دوومیدانی بسته شد و بدین ترتیب اداره کل تربیت بدنی خراسان موفق شد درب این دژهای تسخیرناپذیر را همچنان در مقابل این مشتاقان دوومیدانی با مقاومت بسته و محفوظ نگه دارد.
آری واقعیتی تلخ است که تاکنون هرچه ما ورزشکاران دوومیدانی به این امید نشستیم تا شاید این صالحان دست نوازشی بر سر ما بکشند و ما را در گوشهای از زمین خدا جایی دهند تا ما هم مشغولیاتی داشته باشیم، میسر نشد. به خیابانها و پارکها روانه شدیم و به انتظار ماندیم تا شاید مطبوعات و صداوسیما پادرمیانی کنند، ولی چیزی حاصل نشد.
پس تکلیف این جوانان و علاقهمندان به ورزش چیست؟ چه کسی باید به فکر آنان باشد؟ ما بر آن شدیم، چون از این جماعات خیری ندیدیم، خودمان مشکلات و گرفتاری هایمان را مطرح کنیم.
آن چه درباره اهمیت و جایگاه خاص دوومیدانی بیان کردیم، مسلما بر شما روشن است. چه کسی از دست اندرکاران متعهد و آگاه به ورزش ماست که نداند یک قطب مهم ورزش و تربیت بدنی، دوومیدانی نیست؟ چه کسانی از مسئولان گذشته و حال نبودند که بر احوال این ورزش و ورزشکاران آن مرثیه نسروده اند، ولی در عمل چه کردند و چه میکنند. میزان کار فدراسیون دوومیدانی در سال گذشته و سالهای پیش نمونه بارزی از بی توجهی و کم اهمیت دادن به دوومیدانی است و به جرئت میتوان گفت یکی از درماندهترین فدراسیون هاست که بعد از انقلاب تاکنون پایش در گل مانده است.
برگزاری فرمولهای چند مسابقه در طول سال هیچ جهش و قدم مؤثری را در راه تحول و مردمی کردن یک ورزش نشان نمیدهد. سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی هم برای اینکه از سوی مسئولان خود گاهی در مصاحبه و جاهای دیگر از پایهای بودن و مادربودن دوومیدانی نامی برده، بار دیگری بر دوش نکشیده است. در کدام یک از سمینارهای مرسوم دوومیدانی شما ردپایی از مسئولان ورزش سراغ دارید؟ اینکه فقط دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است، هیچ راهی بر دوومیدانی باز نمیکند! دست کم مسئله این ورزش را در بیانات زیاد مورد توجه قرار ندهید، عمده نکنید، بگویید مادر ورزش هاست، ورزش پایه و بنیادی است.
به خدا هر ورزشکار تازه وارد و هر مربی درجه صدم هم میداند که دوومیدانی چه جایگاه پربهایی میان ورزشها از لحاظ کمی و کیفی دارد و این توقع برای مردم و علاقهمندان ورزش به وجود میآید که برای این ورزش پایه، برای مادر ورزش ها، چه اقداماتی کرده اید؟ مگر جز این است که به هر چیز باید آن قدر اهمیت داد که اهمیت دارد؟ پس چه میگویید شما که ورزشکارانی را که در فصل سرما در میان یخ و برف در پارکها و بیابان بدن سازی کرده اند، حال در فصل مساعد آب وهوا مانع ورود آنان به ورزشگاه هستید.
مگر جز این است که ورزشکاران دوومیدانی در سال ۲ مسابقه دارند؟! پس چرا زحمات ورزشکاران یک استان را در یک سال نادیده گرفتید و مانع شرکت آنان در مسابقات آغاز فصل شدید؛ به علت نبودن هیئت؟ مگر ورزشکاران باید در عرض ۴ ماه رئیس هیئت انتخاب میکردند؟ شما که به مشکل شخصیت ورزشی برای انتخاب رئیس هیئت برخورد کرده اید، ورزشکاران چه گناهی کرده اند. یک رئیس تشریفاتی مثل هیئت شنا منصوب میکردید. مگر غیر از این است که روزی دهها هزار تومان هزینه کارمند و حفاظت و نگهداری تأسیسات ورزشی و از آن جمله ورزشگاه تختی مشهد میشود.
از بودجه بیت المال هزینهها برای همین امر ورزش و استفاده علاقهمندان آن است. این توجه اداره تربیت بدنی خراسان به امر دوومیدانی است که تنها اتاق متعلق به هیئت که دفتر آن بود، در مقابل اتاقهای مجهز به تلفن و کولر و مبلمان هیئتهای دیگر به خوابگاه مربیان فوتبال تبدیل شد! چه نیرویی یا نهادی از اداره تربیت بدنی نظاره گر فعالیت هیئتهای ورزشی است که مربی دوومیدانی آن به جای تمرین دادن به ورزشکاران دوومیدانی، بدن ساز هیئت فوتبال است!